خیار غبن چیست؟
منظور از خیار
در اصطلاح حقوقی، «خیار» به معنای اختیار و حق فسخ قرارداد است. این حق به یکی از طرفین (یا هر دو طرف) داده میشود تا بتوانند در شرایط خاصی قرارداد را به صورت یکجانبه منحل کنند. خیار در قانون مدنی ایران در فصل مربوط به عقود و معاملات مطرح شده و انواع مختلفی دارد. هدف از پیشبینی خیار در قانون، حمایت از عدالت قراردادی و جلوگیری از وقوع ظلم یا ضرر به طرفین معامله است. خیارها ابزارهایی هستند تا در صورت بروز شرایط خاص، راهی برای خروج از قرارداد وجود داشته باشد.
خیار غبن
خیار غبن یکی از خیارات قانونی است. غبن در لغت به معنای ضرر و زیان رساندن، و به معنای آن است که یکی از دو طرف معامله دچار ضرر و زیان شده است. در حقوق خیار غبن را باید اینگونه تعریف کرد: اگر شخصی در معامله ایی به واسطه عدم تعادل بین عوضین متضرر شود، می تواند به واسطه این ضرر معامله را فسخ کند. مثلاً معاملات ملکی جزو عقود لازم هستند و عقد لازم به این معناست که نمیتوان به راحتی و در هر شرایطی آن را فسخ کرد. خیار غبن یکی از خیاراتی است که به واسطه آن میتوان مبایعه نامه یا اجاره نامه را فسخ کرد. فرض کنید قرارداد خرید خانه ای را منعقد کرده اید. بعد از اینکه خانه را خریدید متوجه می شوید که خانه بسیار بیشتر از قیمت واقعی اش به شما فروخته شده است. بر اساس قانون مدنی در شرایطی که یکی از دو طرف معامله دچار ضرر و زیانی شود که ناشی از عدم رعایت تعادل بین عوضین معامله است ، می توان معامله را فسخ کرد . به این شرایط غبن در معامله گفته می شود که مواد 416 تا 421 قانون مدنی به آن پرداخته است. برای آن که خیار غبن ایجاد شود باید شرایطی موجود باشد. حال آن شرایط چیست را در این بخش به آن می پردازیم.
تأثیر آگاهی به قیمت واقعی در خیار غبن
در ابتدا مغبون (یعنی کسی که دچار ضرر شده است) نباید عالم به قیمت واقعی باشد؛ زیرا اگر عالم به غبن باشد خیار غبن به وجود نمی آید. ماده 418 قانون مدنی به این مورد اشاره دارد و قانونگذار بیان کرده است که اگر مغبون در حین معامله عالم به قیمت عادله بوده است خیار فسخ نخواهد داشت.
ماده 418 قانون مدنی : اگر مغبون در حین معامله عالم به قیمت عادله بوده است خیار فسخ نخواهد داشت.
در نتیجه غبن به معنای نابرابری و تفاوت قابلتوجه بین ارزش واقعی مورد معامله و ارزش پرداختشده است. این نابرابری باید فاحش باشد؛ یعنی به گونهای باشد که عرف جامعه آن را بهوضوح ناعادلانه و غیرقابل قبول بداند. همچنین اگر فرض کنیم که مغبون عالم به قیمت واقعی نبوده اما بدانیم که در صورت علم نیز این معامله را به دلیل شرایط اضطراری یا به دلیل نیاز خاصی که داشته، انجام میداده است بازهم خیار غبن به وجود نخواهد آمد.
منظور از غبن فاحش چیست؟
ماده 417 قانون مدنی در توضیح غبن فاحش بیان داشته است که غبن در صورتی فاحش است که عرفاً قابل مسامحه نباشد.منظور از غبن فاحش آن است که عرف با توجه به شرایط معامله، آن را نامتعارف بداند. مثلاً ممکن است عرف در یک معامله، تفاوت قیمت یک میلیون تومانی را غبن فاحش بداند و در معامله دیگر به ارزش چند صد میلیون تومان، همین تفاوت قیمت را غبن فاحش نداند. به طور مثال در معامله خانه ای با ارزش 100 میلیون تومان ، 500 هزار تومان باعث نمی شود که خریدار بتواند معامله را با توجه به خیار غبن فسخ کند. لذا بر اساس عرف، غبن باید از حد معمول فراتر باشد. به عبارت دیگر، تفاوت بین ارزش واقعی و قیمت پرداختشده باید به حدی باشد که قابلچشمپوشی نباشد.
ماده 417 قانون مدنی : غبن در صورتی فاحش است که عرفاً قابل مسامحه نباشد.
اسقاط خیار غبن در قرارداد
در معاملات و قراردادها، خیار غبن به عنوان یک حق قانونی برای جبران ضرر ناشی از نابرابری در ارزش مورد معامله تعریف شده است. با این حال، یکی از موضوعات مهم در این زمینه، اسقاط خیار غبن است که به معنای چشمپوشی یا از بین بردن این حق پیش از وقوع یا اعمال آن میباشد. اگر طرفین در قرارداد، به صراحت خیار غبن را ساقط کرده باشند (مثلاً با ذکر شرط «اسقاط کافه خیارات» یا «اسقاط خیار غبن») یا اگر عرفاً چنین اسقاطی پذیرفته شده باشد، خیار غبن از بین میرود.
اسقاط خیار غبن به معنای صرفنظر کردن از حق فسخ ناشی از غبن است. این اسقاط ممکن است به صورت صریح یا ضمنی در قرارداد مطرح شود و آثار حقوقی قابل توجهی بر روابط طرفین دارد.
انواع اسقاط خیار غبن
الف) اسقاط صریح
در این حالت، طرفین به صورت واضح و مستقیم در قرارداد توافق میکنند که خیار غبن ساقط شود. این توافق معمولاً در قالب عباراتی همچون «اسقاط کافه خیارات، ولو خیار غبن فاحش» درج میشود.
ویژگیها:
- شفاف و بدون ابهام است.
- معمولاً در متن اصلی قرارداد ذکر میشود.
- تمامی موارد غبن، حتی غبن فاحش، را شامل میشود. (البته تفسیر مخالف نیز وجود دارد که مطابق این تفسیر غبن افحش قابل اسقاط نیست.)
ب ) اسقاط ضمنی :
گاهی اسقاط خیار غبن به صورت غیرمستقیم و از رفتار یا اظهارات طرفین استنباط میشود. به عنوان مثال، اگر شخصی پس از اطلاع از وجود غبن، همچنان به اجرای قرارداد ادامه دهد (مانند پرداخت اقساط)، این اقدام به معنای اسقاط ضمنی خیار غبن تلقی میشود.
ویژگیها:
- به رفتار عملی طرفین بستگی دارد.
- ممکن است موجب تفسیرهای گوناگون حقوقی شود.
فوری بودن خیار غبن
یکی از ویژگیهای مهم خیار غبن در قانون مدنی ایران، فوری بودن آن است. این ویژگی به این معناست که شخص متضرر از غبن (غبندیده) باید به محض آگاهی از وجود غبن، حق خود را اعمال کند. در غیر این صورت، اگر تأخیری غیرموجه در اعمال این خیار ایجاد شود، فرض میشود که او از این حق صرفنظر کرده است. در ماده 416 قانون مدنی آمده است که کسی مغبون شده است بعد از علم به غبن می تواند معامله را فسخ کند. هم چنین در ماده 420 آمده است که فرد فریب خورده باید فوراً بعد از اینکه متوجه فریب شد اقدام کند. در اصطلاح حقوقی زمان اعمال خیار غبن بعد از علم به غبن، فوری است.
- ماده 416 قانون مدنی : هر یک از متعاملین که در معامله غبن فاحش داشته باشد بعد از علم به غبن میتواند معامله را فسخ کند.
- ماده 420 قانون مدنی : خیار غبن بعد از علم به غبن فوری است.
فوریت خیار غبن به معنای اقدام آنی و بدون تأخیر غیرموجه پس از آگاهی از وجود غبن است. با این حال، این فوریت یک معیار نسبی است و به شرایط زیر بستگی دارد:
- اوضاع و احوال عرفی :
فوریت بر اساس عرف جامعه و شرایط طرفین معامله تفسیر میشود. مثلاً ممکن است فرد برای تصمیمگیری نیاز به مشورت یا بررسی کارشناسی داشته باشد. - نوع و پیچیدگی معامله :
در معاملات ساده، فوریت ممکن است زمان کوتاهتری داشته باشد، اما در معاملات پیچیده (مانند خرید و فروش ملک یا سهام)، مدت زمان بیشتری برای ارزیابی مورد نیاز است. - عدم تأخیر غیرموجه :
اگر تأخیر در اعمال خیار ناشی از عوامل منطقی و موجه باشد، فوریت نقض نمیشود. اما تأخیرهای بدون دلیل معقول میتواند به اسقاط خیار غبن منجر شود.
نکته: اگر غبندیده از وجود حق فسخ خود اطلاعی نداشته باشد، فوریت شروع نمیشود. به عبارت دیگر، تا زمانی که فرد از حق خود آگاه نشود، مهلت او برای اعمال خیار آغاز نخواهد شد
ارتباط معوض بودن معامله با خیار غبن
یکی از شرایط اساسی برای تحقق خیار غبن، معوض بودن معامله است. در معاملات معوض، دو طرف در قبال ارائه یک مال یا خدمت، مال یا خدمت دیگری را دریافت میکنند و این تعادل در ارزشها نقش اساسی دارد. معامله باید یک معامله معوض باشد مثل قرارداد خرید و فروش. قرارداد بنابر طبیعت و ذات خود به این ترتیب است که هر کدام از طرفین قرارداد، در برابر مالی که پرداخت می کند و یا تعهدی که برای انجام کاری بر عهده می گیرد، مالی از طرف دیگری یا تعهدی را از جانب او برای خود بدست می آورد . به این دسته از عقود ، عقد معوض می گویند.)
خیار غبن تنها در معاملاتی قابل اعمال است که معوض باشند. این به این دلیل است که غبن به معنای وجود نابرابری و تفاوت فاحش میان عوضین (دو چیز مبادلهشده) است. اگر معاملهای معوض نباشد، اصولاً بحثی از نابرابری یا عدم تعادل در ارزشها مطرح نمیشود. در معاملاتی که عوضی وجود ندارد (مانند هبه یا وقف)، موضوع خیار غبن منتفی است، زیرا اساس این نوع معاملات بر نابرابری یا رایگان بودن استوار است.
پرداخت ما به تفاوت ارزش برای پیشگیری از فسخ
سوال این است که آیا شخصی که طرف مقابل را مغبون کرده است می تواند با پرداخت تفاوت قیمت از اعمال خیار غبن جلوگیری کند؟
پاسخ: مطابق ماده 421 قانون مدنی، اگر شخصی که طرف مقابل را مغبون کرده، تفاوت قیمت را بپردازد، مغبون می تواند از قبول تفاوت قیمت امتناع ورزد و در نتیجه خیار غبن همچنان باقی بماند.
ماده 421 قانون مدنی : اگر کسی که طرف خود را مغبون کرده است تفاوت قیمت را بدهد خیار غبن ساقط نمی شود مگر اینکه مغبون به اخذ تفاوت قیمت راضی گردد.
سلام. بسیار عالی بود. سپاس از شما
موفق باشید