سوگند بتی ( سوگند قاطع دعوا )

سوگند بتی ( سوگند قاطع دعوا )

معنای سوگند و انواع آن

در یک تقسیم بندی از نظر ماهیت، سوگند به دو دسته تقسیم می شود:

  1. دسته اول : سوگندی که در شمار ادله اثبات دعوا است که به آن سوگند قضایی یا اثباتی می گویند.
  2. دسته دوم :  سوگندی است که نوعی تعهد شخص در برابر خداوند برای انجام عمل یا خودداری از انجام عملی است. مانند سوگند رئیس جمهور. به این نوع از سوگند، سوگند عهدی گفته می شود.

سوگند بتی

سوگند بتی یکی از انواع سوگند قضایی یا اثاتی است. نام دیگر سوگند بتی، سوگند قاطع دعوا است. این سوگند در مواردی کاربرد دارد که مدعی هیچ دلیلی برای اثبات ادعای خود ندارد. لذا در صورت فقدان دلیل استناد به این سوگند امکان پذیر است.

ماده 271 قانون آیین دادرسی مدنی : در کلیه دعاوی مالی و سایر حقوق الناس از قبیل نکاح، طلاق، رجوع در طلاق، نسب، وکالت و وصیت که فاقد دلایل و مدارک معتبر دیگر باشد سوگند شرعی به شرح مواد آتی می‌تواند ملاک و مستند صدور حکم دادگاه قرار گیرد.

این نوع سوگند در کلیه امور حق الناسی (چه در امور مالی و چه در امور غیرمالی) کاربرد دارد بنابراین در حدود شرعی راه ندارد. این موضوع در ماده 280 قانون آیین دادرسی مدنی نیز مورد اشاره قرار گرفته است. البته این ماده حدود شرعی که از جنبه خصوصی آن استرداد مال و جبران خسارت مؤثر است را مستثنی کرده است مانند سرقت حدی.

ماده 280 قانون آیین دادرسی مدنی : در حدود شرعی حق سوگند نیست مگر در سرقت که فقط نسبت به جنبه حق الناسی آن سوگند ثابت است ولی حد سرقت با آن سوگند ثابت نخواهد شد.

مستند به ماده 1331 قانون مدنی  « قسم قاطع دعوی است و هیچ گونه اظهاری که منافی با قسم باشد از طرف پذیرفته نخواهد شد. » بنابراین باید گفت که پس از سوگند رسیدگی خاتمه یافته و رأی صادر میشود و دلیل دیگری، مسموع نیست. به همین جهت سوگند بتی را سوگند قاطع دعوا نیز می نامند.

مدعی و مدعی علیه کیستند و چه جایگاهی در سوگند دارند؟

با توجه به کثرت استفاده از این دو عبارت در ادامه آموزش، تعریف مدعی و مدعی علیه ضروری به نظر می رسد. اصطلاحات مدعی و مدعی‌علیه در حقوق به افرادی اشاره دارند که در یک دعوا یا پرونده قضایی نقش دارند:

1. مدعی:
به شخص یا نهادی گفته می‌شود که ادعا یا شکایتی را در دادگاه مطرح می‌کند و خواهان رسیدگی قضایی به موضوع است. مدعی معمولاً کسی است که معتقد است حقی از او تضییع شده و از دادگاه درخواست احقاق حق می‌کند. به بیان ساده، مدعی همان شاکی یا خواهان در پرونده است.

2. مدعی‌علیه:
به شخص یا نهادی گفته می‌شود که ادعای مدعی متوجه اوست و در برابر ادعای مطرح‌شده باید از خود دفاع کند. مدعی‌علیه همان خوانده یا متهم در پرونده است.

لذا مدعی کسی که شکایت می‌کند (شاکی/خواهان) و مدعی‌علیه کسی که علیه او شکایت شده است (خوانده/متهم).

صدور قرار اتیان سوگند بتی منوط به درخواست مدعی است؛ که برای اثبات ادعای خود دلیلی ندارد؛ بنابراین قاضی نمی تواند رأساً سوگند دهد و اگر راساً سوگند دهد و مجدداً تقاضای سوگند شود، قاضی باید مجدداً سوگند دهد. این مفهوم از ماده 283 قانون آیین دادرسی مدنی بر می آید.

ماده 283 قانون آیین دادرسی مدنی : دادگاه نمی‌تواند بدون درخواست اصحاب دعوا سوگند دهد و اگر سوگند داد اثری بر آن مترتب نخواهد بود و چنانچه پس از آن، درخواست اجرای سوگند شود باید سوگند تجدید گردد.

طریقه اتیان سوگند

همانطور که کمی قبل تر بیان شد، صدور قرار اتیان این نوع سوگند، منوط به درخواست مدعی است بنابراین قاضی نمی تواند رأساً سوگند دهد. باید توجه داشت که ادای سوگند، بر عهده مدعی علیه است که در این حالت، حالات ذیل قابل تصور است:

قبول سوگند:  یعنی مدعی علیه سوگندی مبنی بر بی حقی مدعی یاد کند. در این حال ادعای مدعی ساقط شده و اگر مدعی همان خواهان باشد حکم بر بی حقی او صادر میشود.

رد سوگند : یعنی مدعی علیه سوگند یاد نکند و آن را به مدعی رد کند تا مدعی سوگندی مبنی بر صحت ادعایش یاد کند. حال اگر مدعی سوگند یاد کند حکم به نفع او صادر می شود لذا اگر مدعی علیه، سوگند را به مدعی رد کند و او سوگند یاد کند دعوی اثبات شده و دلیل دیگری برای اثبات دعوی لازم نیست. شایان ذکر است که مدعی نمی تواند مجدداً سوگند را به مدعی علیه رد کند.

عدم سوگند طرفین : اگر مدعی همان خواهان پرونده باشد و او هم سوگند یاد نکند، به دلیل عدم کفایت ادله حکم به بی حقی او صادر میشود.

  • ماده 272 قانون آیین دادرسی مدنی : هر گاه خواهان (مدعی) فاقد بینه و گواه واجد شرایط باشد و خوانده (مدعی علیه) منکر ادعای خواهان بوده به تقاضای خواهان، منکر، ادای سوگند می‌نماید و به موجب آن ادعا ساقط خواهد شد.
  • ماده 273 قانون آیین دادرسی مدنی: چنانچه خوانده از ادای سوگند امتناع ورزد و سوگند را به خواهان واگذار نماید، با سوگند وی ادعایش ثابت می‌شود و در صورت نکول ادعای او ساقط و به موجب آن حکم صادر می‌گردد.

نکته: با عنایت به ماده 272 قانون آیین دادرسی مدنی که قانون گذار مقرر داشته است که « هر گاه خواهان (مدعی) فاقد بینه و گواه واجد شرایط باشد و خوانده (مدعی علیه) منکر ادعای خواهان بوده به تقاضای خواهان، منکر، ادای سوگند می‌نماید و به موجب آن ادعا ساقط خواهد شد. » دریافت می شود که سوگند بتی قاطع دعوی است و با سوگند مدعی علیه دلیل دیگری برای رد ادعای مدعی لازم نیست.

نکول از قبول یا رد سوگند

نکول به معنای عدم قبول است. نکول از قبول یا رد سوگند به این معناست که مدعی علیه نه سوگند را قبول کند و نه آن را رد کند. در این شرایط او تا سه مرتبه سوگند داده می شود. چنانچه پس از هر سه مرتبه، مدعی علیه سوگند را نپذیرفت در حکم رد سوگند به مدعی است. این سه مرتبه سوگند داده شدن می تواند در همان جلسه اتفاق افتد و نیاز به تجدید وقت دادرسی برای هر بار سوگند نیست. اگر مدعی علیه یا نماینده او در جلسه دادرسی حضور داشته باشد، سه بار سوگند، می تواند در همان جلسه اتفاق افتد و نیاز به تجدید وقت دادرسی برای هر بار سوگند نیست.

ماده 274 قانون آیین دادرسی مدنی : چنانچه منکر از ادای سوگند و رد آن به خواهان نکول نماید دادگاه سه بار جهت اتیان سوگند یا رد آن به خواهان، به منکر اخطار می‌کند، در غیر این صورت ناکل شناخته خواهد شد. با اصرار خوانده بر موضع خود، دادگاه ادای سوگند را به خواهان واگذار نموده و با سوگند وی ادعا ثابت و به موجب آن حکم صادر می‌شود و در صورت نکول خواهان از ادای سوگند، ادعای او ساقط خواهد شد.

عدم حضور طرفین در جلسه دادرسی

اگر مدعی علیه در جلسه دادرسی حاضر نشود می بایست به ابلاغیه او توجه کرد. در این حالت اگر اخطاریه به او ابلاغ واقعی شود یا آنکه ابلاغ قانونی شود و بر دادگاه آشکار شود که به اطلاع او رسیده و با وجود این در دادگاه حاضر نشود این عدم حضور نکول محسوب خواهد شد.

اگر مدعی علیه در جلسه دادرسی حاضر نباشد احضار میشود. اگر اخطاریه به او ابلاغ واقعی شود یا آنکه ابلاغ قانونی شود و بر دادگاه آشکار شود که به اطلاع او رسیده و با وجود این در دادگاه حاضر نشود این عدم حضور نکول محسوب میشود. اگر این ابلاغ تا سه نوبت صورت گیرد و در هر سه نوبت خوانده در جلسه دادرسی حاضر نشود، سه نوبت نکول رخ داده و در نتیجه به منزله رد سوگند به خواهان است. البته برخی نویسندگان، عدم حضور مخاطب سوگند را در جلسه ای که برای سوگند بدان دعوت شده است موجب رد سوگند به مدعی دانسته اند.

منظور از ابلاغ قانونی و واقعی

ابلاغ قانونی و ابلاغ واقعی دو نوع شیوه ابلاغ در حقوق ایران هستند که برای اطلاع‌رسانی به طرفین دعوا استفاده می‌شوند. تفاوت اصلی این دو در نحوه رساندن ابلاغیه به شخص مورد نظر است:

1. ابلاغ واقعی

ابلاغی است که در آن اوراق قضایی مستقیماً به شخص مخاطب (خواهان یا خوانده) یا نماینده قانونی او (مثل وکیل) تحویل داده می‌شود و او با امضا یا دریافت رسید، آن را قبول می‌کند. هدف ابلاغ واقعی این است که شخص مورد نظر به صورت مستقیم و قطعی از مفاد ابلاغیه مطلع شود. مثلاً مأمور ابلاغ به منزل یا محل کار خوانده می‌رود و ابلاغیه را به خود او تحویل می‌دهد.

2. ابلاغ قانونی

ابلاغی است که در صورت عدم امکان ابلاغ واقعی، انجام می‌شود. در این حالت، اوراق قضایی به شخص دیگری (مثلاً اعضای خانواده یا متصدی محل کار) تحویل داده می‌شود یا در نشانی اعلامی به صورت قانونی به جای می‌ماند. در این روش، حتی اگر مخاطب ابلاغیه را دریافت نکرده باشد، قانون او را مطلع‌شده فرض می‌کند

ابلاغ به ثنا واقعی است یا قانونی ؟

طبق ماده ۱۳ و تبصره یک آیین‌نامه نحوه استفاده از سامانه‌های رایانه‌ای وصول الکترونیکی اوراق قضایی به حساب کاربری مخاطب در سامانه ابلاغ الکترونیک، ابلاغ محسوب می‌شود و با رویت ابلاغ کلیه آثار ابلاغ واقعی بر آن مترتب می‌شود. مخاطب تنها در صورتی می‌تواند اظهار بی‌اطلاعی نماید که ثابت کند به دلیل عدم دسترسی یا نقص در سامانه رایانه‌ای و مخابراتی از مفاد ابلاغ مطلع نشده است.

نحوه سوگند اشخاص لال

اگر سکوت مدعی علیه به دلیل نکول نباشد بلکه به دلیل لال بودن باشد، باید توسط مترجم منظور او کشف شود که آیا با اشاره میتواند سوگند یاد کند یا خیر؛ اگر با اشاره نیز نتواند سوگند یاد کند سوگند قابل استناد نیست و قرار اتیان سوگند بلااثر میشود.

ماده 276 قانون آیین دادرسی مدنی : هر گاه خوانده درجلسه دادرسی در قبال ادعای خواهان به علت عارضه ای از قبیل لکنت زبان یا لال بودن سکوت نماید قاضی دادگاه راسا یا به وسیله مترجم یا متخصص امر مراد وی را کشف یا عارضه را برطرف می‌نماید و چنانچه سکوت خوانده و استنکاف وی از باب تعمد و ایذاء باشد دادگاه ضمن تذکر عواقب شرعی و قانونی کتمان حقیقت سه بار به خوانده اخطار می‌نماید که در نتیجه استنکاف، ناکل شناخته می‌شود، در این صورت با سوگند خواهان دعوی ثابت و حکم بر محکومیت خوانده صادر خواهد شد.

با وجود ادله، آیا سوگند ضروری است ؟

مستند به ماده 1328 قانون مدنی « کسی که قسم متوجه او شده است در صورتی که بطلان دعوی طرف را اثبات نکند، یا باید قسم یاد نماید یا قسم را به طرف دیگر رد کند و اگر نه قسم یاد کند و نه آن را به طرف دیگر رد نماید، با سوگند مدعی، به حکم حاکم، مدعی علیه نسبت به ادعایی که تقاضای قسم برای آن داده شده است محکوم می‌گردد. » لذا اگر مدعی علیه برای رد و بطلان ادعای خواهان دلیلی ارائه کند نیاز به اتیان سوگند نیست و ادعای مدعی رد می شود.

قابل تجدیدنظرخواهی یا فرجام خواهی از حکم بر مبنای سوگند

در مرحله تجدیدنظر اظهار و اعتراضی که با سوگند مغایر باشد پذیرفته نیست. لیکن می توان با اثبات بطلان قرار اتیان سوگند، مثلاً به این دلیل که قاضی راساً سوگند داده است سوگند را بلاثر کرد. آنچه حائز اهمیت می باشد آن است که مستند به بند 3 ماده 369 قانون آیین دادرسی مدنی، آرای مستند به سوگند بتی قابل فرجام خواهی نمی باشد.

ماده 369 قانون آیین دادرسی مدنی: احکام زیر اگرچه از مصادیق بندهای (الف) در دو ماده قبل باشد حسب مورد قابل رسیدگی فرجامی نخواهد بود: 1- احکام مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه. 2- احکام مستند به نظریه یک یا چند نفر کارشناس که طرفین به طور کتبی رای آن‌ها را قاطع دعوا قرار داده باشند. 3- احکام مستند به سوگند که قاطع دعوا باشد. 4- احکامی که طرفین حق فرجام خواهی خود را نسبت به آن ساقط کرده باشند. 5- احکامی که ضمن یا بعد از رسیدگی به دعاوی اصلی راجع به متفرعات آن صادر می‌شود، در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل رسیدگی فرجامی نباشد. 6- احکامی که به موجب قوانین خاص غیرقابل فرجام‌خواهی است.

 

نظرات

سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *